ArtinArtin، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره

شازده کوچولوی ما

اولین مروارید

عزیزم ارتین جان درست 7 اردیبهشت سفیدی اولین دندونت را دیدم، اردبیل بودیم من و تو وخاله جونی نا. عمو و خاله وپارسا می خواستن برن مسافرت اردبیل و استارا من و تو هم باهاشون رفتیم. حالت خوب بود اولش استرس داشتم که اذیت کنی و سفر اونا را هم خراب کنیم ولی خوشبختانه خوب بودی و خوش گذشت( جای بابایی خالی بود). یک هفته بعد دندونت خودشو نشون داد. با ارزوی بهترین ها برای تو عزیزم ...
6 مهر 1391

بدون عنوان

١٦ ماهگی شازده کوچولو گلم این روزها خیلی بانمک و شیطون شدی، از در و دیوار میری بالا فکر کنم میخوای کوه نوردی صخره نوردی ... بشی. کلمه های که میگی: مامان-بابا- آنا(مامان بزرگ)-دادا(داداش : پارسای عزیزم پسر خاله)-آدایی(آقا دایی)-آآ(آب)- اینا (هر چیزی که میخوای) پیشی-دودو(پرنده، مرغ ..)- ما -جیش-اموم(حموم)-انگو(انگور)- جوب شو(چوب شور) - ...نو(نون) - ناها(ناهار) و... دو هفته پیش تونستی 3 قدم به تنهایی برداری از دیروزهم قدم برداشتناتو زیاد کردی فکر کنم یکی  دو هفته دیگه کامل بتونی راه بری. امروز 4 مهرماهه و ما تو خونه خودمون هر سه تایی باهم هستیم ولی افسوس که آخر هفته باز بابایی برمیگرده کرمان و منو تو گلم برمیگردیم شهرستان.....
5 مهر 1391
1